نمی آیی؟

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد، نیامدی .:. چه بغض ها که در گلو رسوب شد، نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش و بــت شـکن .:. خـدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی
برای مـا که خسـته ایم و دل شکسته ایم نه! .:. ولی بــرای عــده ای چه خوب شد نیامدی
تـمـام طــول هـفـته را در انـتـظار جــمــعـه ام .:. دوباره صـبح، ظـهر، نه! غروب شد، نیامدی


یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشیم ......... شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم




نمی آیی ای فرزند محمد؟نمی آیی ای قائم؟ما منتظران تو آیات جهاد را هر روز می خوانیم و هر روز خون میدهیم برایش،نمی آیی؟.صبرمان از دست رفت،خون ها دادیم برای عدالت،برای حق،برای اسلام،وقتش نشده که بیایی؟


بحرین،لیبی،مصر،یمن،عربستان،تونس باز هم ردیف کنم؟دنیا بهم ریخته و صاحبی ندارد.جانبازان و شهدا به سخره گرفته میشوند و من میسوزم از وقاحت بعضی ها.دل بعضی ها بابای عراقی می خواهد و آنها نگران ناموس آین ها بودند.اکنون ما ساندیس خورها نگران ناموس آن هاییم که انتظار حمله آمریکا را به ایران را می کشند


ارتش محمد منتظر رهبرش است.دور و بر ممالک اسلامی را خون گرفته و خون خواران،باز هم نمی آیی؟دلت برای مسلمانان نمی سوزد برای آن آفریقایی بسوزد که کودک به پشت در بیابان کوزه ی آب بر سر میگیرد و مسافت زیادی را طی می کند و بعضی های حال دنیا را می برند.صبر خدا قرار نیست تمام بشود؟صبر ما مدت هاست تمام شده.


ما ایرانی ها هم دچار عارضه های فراوانی شدیم.اول از همه اش اقتصاد است.همه چیز طاقت قرسا شده.اضافه کنم بر  این ها جنگ هایی که بر علیه ما راه می افتد هم لطیف است و ناز.نرم است برای خودش.سید ما،یار تو تنهاست.یارانت را نمی شناسیم.کجایند که همدم و همقدم ما باشند؟کجایی تو که ما را یارای تحمل بیش تر از این نیست.نوع بشر سر خورده،تنها،گشنه و دردمند است.تو متعلق به همه یی ولی ما یارنت هستیم.


باز هم نمی آیی؟

شعر

دوستان داشتم دنبال شاعر این شعر می گشتم.دیدم این شعر هم توسط سبز ها مصادره به مثل شده و شده برای خانم کوهنورد.اصل شعر اینه:


گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز

گرچه نیکان همگی بار سفر بر بستند
شیر مردی چو علی خامنه ای هست هنوز

گر امام شهدا نیست کنون در برمان
خلف صالح و مظلوم علی هست هنوز


http://www.rasekhoon.net/forum/ShowPost-45702.aspx


که تحریفش کردن و جعل زیبایی هم شده.

جریان

سلام به همگی.


بعد از مدت ها دستم به قلم رفت و لازم دیدم که دستم به قلم برود.



دیشبی رفتم و از دکه ی روزنامه فروشی فیلم اخراجی های سه را خریدم.بگذریم که جز اول فیلم و قسمت های مربوط به امین حیایی بقیه فیلم مفت نمی ارزید ( البته از دید من ).انتهای فیلم که سخنرانی سید بود را البته جدا کنید که عالی بود.فیلم که تمام شد یادم آمد که سال 88 چه بر سر این من و بر سر ایران من رفت.شاید باید این فیلم را  " مصور سال 88 " نامید.خلاصه دلم خواست تجلیلی دوباره ای از دکتر احمدی نژاد کنم.



بخش بعدی هم اتفاقا می پردازه به انسان هایی که سنگ انداختن بر سر راه دکتر رو وظیفه دینی خود می دانند.هرگز از خاطرم نمی رود حرفی را که برادر محمود در تلویزیون گفت : بعضی ها وقتی به دولت میرسند،فکر می کنند ملاحظه هیچ چیزی را نباید کرد.هرگز و هرگز از خاطرم نخواهد رفت.


یادم می آید یک بار از دوستم پرسیدم چرا حضرت آقا ( آیت ا... خامنه ای ) انقدر تنها بوده؟.جوابی نداشت به من بدهد و الان از خودم می پرسم چه شد که هر ناکسی به خود جرات داد راجع به رییس جمهور اظهار نظر کند و رییس جمهور ما تنها ماند.( البته ایشان بین مردم تنها نیستند.مجلسی ها خود را با این موضع گیری خراب کردند و حیف که موضع رییس جمهور ما " سکوت الهام بخش وحدت " هست والا دست بسیاری رو میشد ).


نکته : عطای بالا نیامدن وبلاگم ( همان مسدود شدن ) را به لقای دفاع از حق دادم.پس انشا ا... اگر اینجا ندیدمتان حلال کنید.جای دیگری می بینمتان.


یکی از این آقایان،علاوه بر آقای علی مطهری ( که به عقیده من هر چه پدر اندوخت ایشان با سخنانش به باد داد )،آقای احمد توکلی ( نماینده تهران در مجلس هست که جای تاسف داره برای من که ایشون نماینده من باشن ) هست که ماهنامه جریان با استفاده از خاطرات منتشره آقای توکلی برگ هایی از مجله رو به نشان دادن شخصیت کسی که تمام قد رو بروی دولت ایستاده می پردازه.اول نوشته هم نویسنده این نوشتار در صفحه 16 می نویسد:


اگر این اعترافات مربوط به دیگر سیاست مداران بود،چه ها که به دیگران نمی گفتند و چه ماجراها که نمی ساختند.


در سایت مجله که دومین شماره اش نیز هم هست چیزی پیدا نکردم.بنابرین خودتان این مجله را بخرید و خود بخوانید که چه شده.

آقای احمدی نژاد مشکل از شماست


آقای احمدی نژاد

مشکل اصلی شما هستید!

 

سه شنبه17/3/1390 دکتر محمود احمدی نؤاد در نشست مطبوعاتی با اهل رسانه از اوضاع کشور گفت و از منطقه و از طرح هدفمندی یارانه ها گفت که به همت مردم گام اصلی آن بر داشته شد او از همه چیز تمجید کرد اما از یک چیز گله کرد، او از وجود بی انصافی ها در خصوص طرح هدفمندی و از شایعه پراکنی ها بر علیه دولت گله کرد و اظهار نمود:

"برخی ها که درون ملت هستند و خود را از ملت می دانند! از اینکه ضعفی پیدا شود خوشحال می شوند!!! چطور می شود کسی خود را از این ملت که یک خانواده بزرگ است بداند اما از وجود و بروز ضعف ها و کاستی ها خوشحال شود!!! آیا اگر در خانواده ای ضعفی پیدا شود اعضای خانواده بایست نگران باشند یا خوشحال!؟

نمی دانم چطور این افراد(خوشحال شوندگان از ضعف ها) خود را از این ملت می دانند و جز این ملت شده اند؟؟؟

 

در جواب آقای دکتر بایست گفت:

آقای دکتر این همه نگردید دنبال متهم

آقای دکتر اینقدر توهم شما را نگیرد

تخریب دولت! اصلاً تخریبی وجود ندارد .

توطئه و شایعه! اصلاً شایعه را با چه قلمی مینویسند؟؟؟

آقای دکتر چرا نمی خواهی قبول کنی! مشکل در این چیزها نیست که شما می فرمائید

مشکل در چیز دیگر است

مشکل اصلی شما هستید

مشکل اصلی تفکر شماست

گفتار شماست

رفتار شماست

نگرش و نوع بینش شماست

بهتر بگویم

مشکل اصلی ذات و وجود شماست

مشکل اصلی شما هستید که همه چیز را خدمت میدانید

مشکل اصلی شما هستید که زندگی خود را وقف عدالت کرده اید

خواب خود را، آسایش خود را، رفاه خود را، مال و سرمایه خود راو بالاتر و عظیم تر از این ها یعنی آبروی خود را وقف اسلام نموده اید.

مشکل اصلی شما هستید که رفتار تان مثل اکبر نیست

مشکل اصلی شما هستید که مثل اکبر 500 قطعه زمین ندارید وجانتان به دانشگاه آزاد گره نخورده است

مشکل اصلی شما هستید که با بچه یتیم ها سر یک سفره می نشینید

 

 

 

مشکل اصلی شما هستید که برای رفاه محرومان حتی پژوی عهد عتیق خود را فروختید

مشکل اصلی شما هستید و نوع زندگی تان با آن خانه ساده و قدیمی

مشکل اصلی شما هستید که مردمی هستید

مگر نمی دانید کلاغ های تهران زیاد شده اند؟؟؟

مشکل اصلی شما هستید که جنستان همچون کلاغ ها نیست،  نه رنگتان سیاه است، نه قارقار بلدید و نه  شایعه پراکنی می کنید

مشکل اصلی شما هستید که همچون یا کریم های مظلومی هستید که حتی کاری بکار گنجشک ها ندارن

مشکل اصلی شما هستید که دغدغه تان عدالت است و ذکر مدامتان یاکریم و یا حلیم

مشکل اصلی شما هستید که می خواهید باز به دوران انقلاب برگردید و رجایی ها و ساده بودنشان را زنده کنید

مگر نمی دانید اینجا پر شده از روشنفکر نمایان بی معرفتی که دوست دارند رئیس جمهورشان شیک بپوشد و هواپیمای خصوصی سوار شود

مشکل از آنان نیست که سالهای گذشته تریلی تریلی مرغ را از خیابان ها می خریدند و به دریا می ریختند که طعمه ماهی ها شود و بخاطر نبود گوشت مرغ پدر ملت دربیاید!

مشکل از آنان نیست که ماهیانه میلیارد میلیارد سود بیزنس طلا و سکه شان می شود!

مشکل از آنان نیست که تن تن آهن و میلگرد را در انبارهاشان احتکار میکنند تا کار مردم لنگ شود!

مشکل اصلی شما هستید

مشکل اصلی شما هستید

که با نوع مدیریت اسلامی تان تمام ضعف ها و فسادهای گذشتگان را برای مردم بازگو کردید.

مشکل اصلی شما هستید که پیگیر مفساد اقتصادی شدید

اصلا به شما چه، که کی در کجا چه قدر خورده؟

اصلا به شما چه، که کی در کجا به علت گرسنگی مرده؟

شما خوشتان است، مشکل مملکت ما که این چیزها نیست

مشکل نبود آزادی است!!! و نبود کلاس رقص

آخر مردم مرفه شمال تهران پدرشان درآمده از بس درون خانه مانده اند و محصور شده اند، نه رقصی، نه پارتی و بزن بکوبی، نه عیاشی و بی بند و باری آخر این هم شد مدیریت و کشور داری!!!

مشکل از دیگری نیست

مشکل از شماست

ناجوانمردانی  شما و دولتتان را محکوم میکنند به بی قانونی، آنگاه شما سکوت میکنید، "سکوت الهم بخش وحدت"

مشکل از شماست که "صرفاً جهت اطلاع" ندارید

مشکل از شماست که ریاست را ابزار خدمت میدانید نه ابزار قدرت

مشکل از شماست نه از آنانی که سالهاست در آرزوی ریاست جمهوری دارند می پوسند، گاه مجلس آرا می شوند و قانون مدار، گاه به سفر های داخله و خارجه میروند، گاه خود را ولایتمدار میدانند گاه مرید اکبر، گاه خود را نماینده قم می خوانند و گاه داماد مطهری و جالب اینجاست که رئیس دفترشان حتی از مشایی بیشتر اراجیف میبافد و گاف میدهد اما کسی کار به کارش ندارد چون او شاید "صرفاً جهت اطلاع" دارد!!

آقای دکتر چرا نمی خواهید بپذیرید مشکل از هیچکس دیگر نیست الا شما که در این زمانه ی غدار به فکر اسلام هستید و فرج!

آقای احمدی نژاد مشکل از شماست از ذات ولایی و بی غشتان

روزی فردی خدمت امام حسین(ع) رسید و از نامهربانی مردم گله کرد که یابن رسول الله هرچه برای خلق میکوشم و زحمت می کشم قدرم را نمی دانند، نمکم را خورده و نمکدانم می شکنند، سر سفره ام می نشینند و سفره ام پاره میکنند....چه کنم کسی قدرم نمی داند؟

حضرت دستی بر سر آن مرد کشید و از ته دل فرمود: خوشبحالت خدا قدرت را می داند.

 

 

نویسنده: سید ابوذر همتی۱۸/۳/۱۳۹۰


لینک مطلب:

http://seyedaboozar.blogfa.com/post-147.aspx


عید است،نیم ساعتی دیگر.

شاید حدود سه ماهی میشود که دست به قلم نبرده ام،نبود امکانات است.نبود کامپیوتر و اینترنت.بگذریم.نیم ساعتی دیگر به تحویل سال نمانده و چون سال پیش سری زدم به سایت قطعه 26.خدا حفظ کند حسین قدیانی را،جلو دار قافله ی مسلمانی ماست.سال تحویلی دعا کنیم برای ظهور آقا امام زمان.بویش را می شنوم،مشامم عطر آگین است.به زودی او می آید.دعا کنیم برای رفع بلا از سر مسلمین گل جهان و اگر لازم است اسلحه به دست بگیریم برای مسلمین،شاید ایمانمان درست و درمان شد.خلاصه خداوندا ما را آن ده که آن به. 

 

سال نو مبارک،سالی پر خیر و برکت برای همه آرزو دارم.