آه ای فلسطین

آه فلسطین،پناه پیامبران اعظم.آه فلسطین،ای زمین به خون رنگین،فرزند مظلوم گیتی، دیو و ددان چنگکان خود را 60 سال است که بر پیکر تو فرود می آورند.آه ای فلسطین،فلسطین امروز اسلام امروز است.آه ای فلسطین ما را ببخش که نتوانستیم تو را آزاد کنیم ولی لبنان را آزاد کردیم،متاسفانه احمد خمینی و دکتر چمران نداریم.آه ای فلسطین،متاسفم که غرب صدای تو را شنید و جرج گالوی نماینده ی مجلس عوام انگلستان شریان زندگی یک تا چهار که متشکل از 64 کشور جهان بود را سامان داد ولی ما اسیر سیاحت غرب شده ایم و تکیه کلاممان شده است:به ما چه؟.به ما چه که دوشیزه " میشن " که خود یهودی است اکنون در صف " فداییان فلسطین " در برابر اسراییل می جنگد؟ما می خواهیم اسراییل را سیاحت کنیم،کاسپین ماکان ( نامزد ندا آقا سلطان) را عشق است.به ما چه که اسراییل این همه جنایت می کند ما باز هم محو دروغ هایش می شویم و باور می کنیم وقتی تکنولوژی ژاپن را به نام خود قالب می کند.چه ساده باور شده ایم،چه کودکانه روی برگردانده ایم از حقیقت.چقدر (( حب و بغض )) ملاک تصمیم گیری ما شده است.به کجا میرود این قافله خدا می داند.

 

فلسطین،سرزمین زیتون،من را ببخش اگر مادرم اجازه نداد " چشمان آبی زهرا " را تماشا کنم.اعراب را ببخش وقتی دختر بچه ای از دیار شما گفت:ای اعراب شما در قلب مایید،ما کجاییم؟ و سکوت دریافت کرد.آه ای فلسطین،آه ای القدس العتیقه،دولت خود مختارت را ببخش که تا آخر بمباران اسراییل حتی گلوله ای هم شلیک نمی کند و بعد از آن به سرعت هرچه تمام تر جواب مثبت به درخواست آتش بس اسراییل می دهد و بدین وسیله اسراییل امروز امن است وعاری از انتهار اما فلسطین ... ،آه ای فلسطین.ببخش اگر جور بی غیرتی اعراب و حماس را اردوغان میکشد.ببخش اگر سیستم لاییک جور اسلام گراها را میکشد.من اکنون میفهمم وقتی حسین (ع) گفت اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید یعنی چه.در عوض شاد باش که سید حسن هست،احمدی نژاد هست.قلب سوریه برای تو می تپد و چشمان مردم ایران برای تو میگرید.

فلسطین،ما را هم ببخش که سال پیش دوست دار اسراییل شدیم و شعار اسراییل پسند زدیم.منظورمان این نبود که زنده باد اسراییل،فقط گفتیم نه غزه،نه لبنان تا دلار های نگرفته را حلال کنیم.آخر میدانی که مسلمان پول مفت نمی خورد،باید تلاش می کردیم تا دلار هایی که به رنگ خودمان بود را حلال کنیم.اتفاقا برای این که بدانی بعد از آن که لو رفتیم و همه ما را شناختند و اسراییل هم در دنیا رسوا شد به رعایت حقوق بشر،یک لوگو زدیم برایت و نوشتیم:زنده باد غزه.البته یک وقت فکر نکنی ما بوقلمون صفت هستیم ها،نه جان تو،توبه کردیم و پی به کراهت عمل زشت خود بردیم.

 

آه ای فلسطینیان شما به راستی همان گونه که رهبرم گفت سزاوار عنوان ** مقاوم ترین ملت جهان ** هستید.سازمان حافظت از منافع چند کشور ( سازمان ملل سابق ) برای رهایی آفریقا از آپارتایدی که فرانسه و انگلیس بر آنان تحمیل کرده بودند چند قطع نامه را وضع کرد اما شما بهتر است در وضع خود بمانید آخر مسلمانید و هر که مسلمان باشد تروریست است.وقتی بچه بودم مادرم می گفت:پیغمبر که به معراج رفت دید روزگار فلسطین را.دید کودکی را که در آغوش پدر به دست سگان صهیون کشته شد.باز بگویید فحش داد،بی ادب بود.ببخشید که به پابوسی جنایت کاران نرفتم و قاتلان کودکی را تکریم نکردم،این کار از شما بر می آید.

 

آه ای فلسطین،به قول امام خمینی که به یاسر عرفات گفت:شما شغلتان این شده که حزب داری کنید و صبح به صبح مارش نظامی بنوازید وآخر هم هیچ به هیچ و اگر من بودم با آن گروهان ایرانی حزب شما که مخلص و فدایی اسلام و البته پا پتی،با همین ها فلسطین را آزاد می کردم.فلسطین یادت هست که خمینی گفت:اگر هر ایرانی یک تف بر اسراییل بیندازد اسراییل را سیل برده؟،آن موقع اسراییل ادعا می کرد که با گروه سرودش لبنان و فلسطین را میگیرد نه با ارتشش.آخ که چقدر دلم برای صدایت تنگ شده خمینی.یادش بخیر چه امامی بود،اگر بود شما الان کاملا آزاد بودید.امام ما بود گر چه مثل همه عیب داشت اما عامل صهیونیست نبود،عامل اسلام بود و جز همه گیر شدن اسلام هیچ چیزی نمی خواست و هیچ کاری نکرد.هرگز یادم نمی رود که وقتی حسینش ( حسین خمینی،نوه اش ) در برابر نیروی انتظامی اسلحه کشیده بود دستور داد بار بعد عمل متقابل کنند و در جا او را بکشند.بگذریم،این مطلب گنجایش صفات آن مرد را ندارد و او هم نیازی به تعریف کسی چون من.

 

باز دور شدم از مطلبم.فلسطین،دیروز داشتم به این فکر می کردم که چقدر زیبا میشد آزادی ات را با حضور صاحب زمان جشن می گرفتیم ولی حیف که باید زودتر از موعد این کار را انجام دهیم.فلسطین،خدایمان راست گفت که بعد از هر سختی آسانی است و سوسوهای آسانی را برای تو می بینیم.چه سیاست مداری است خداوند،چه زیبا بدون تلاش ما همه چیز را وارانه کرد و در افکار عمومی مردم جهان جایگاه فلسطین را بر اسراییل ارجح کرد.صد البته که ** دست خدا بالاتر از هر دستی است _ (سوره ی فتح،آیه ی 10) و باز مطمئنا که ** و مکر کردند و خدا بهترین مکاران است ** _ (سوره ی آل عمران،آیه ی 54).

 

فلسطین،امروز نتانیاهو به محمود عباس گفت:آقای عباس،ما هر دو فکر می کنیم که صلح بهترین گزینه است.راست میگوید این جنایت کار.زنان و کودکان را بکش،یک سال و نیم مردم غزه را در محاصره ی اقتصادی و دارو و آب و غذا قرار بده و تمام تونل های نفوذی که احتیاجات مردم عادی غزه را تامین میکنند منهدم کن و باز هم زمین ها را غصب کن و شهرک بساز و طرفدار صلح باش.چه صلح قشنگی.من صلح را از (( یحیی کعکه )) هنرمند سوری و استاد دانشگاه که بین سوریه و ترکیه و ایران رکاب زده و در ترکیه مورد تکریم قرار گرفته و در ایران متاسفانه با این همه ادعا او را ناراحت کردیم و تز دکترایش صلح است و برای شکست محاصره ی غزه این همه راه آمده را بیش تر صلح جو می دانم تا یک انسان دون.آخ ببخشید باز به نتانیاهوی عزیز اهانت کردم،دلجویی اش با شما سبزها.

 

فلسطین،در آخر بگذار برای طرفدارنت دعا کنم.خداوندا اول از همه سید حسن را برای ما،برای فلسطین،برای لبنان،برای اسلام و شیعه حفظ کن و تقویت گردان.خدایا راه احمدی نژاد را در رسیدن به فلسطین عاری از ظلم آسان گردان.خدایا باز هم ما را شرمنده گردان و از سیستم لاییک دگر بار غیرتمندی بزرگ چون اردوغان را به ما مسلمین عطا کن.خدایا بشار اسد را برای اعراب حفظ فرما که یاد بگیرند در عین خواهان بودن رابطه با آمریکا می توان نوکرش نبود و در آخر جبهه ی استکبار را به دست مسلمین واقعی خرد و نابود گردان.الهی آمین.

 

والا پیامبر

کاش بودی.کاش بودی و باز ملجا و پناه یارانت میشدی.کاش بودی و دینت را از گسست نجات میدادی.به نوه ات بگو این بار را اضافه کاری بگیرد و دوباره شهید کربلا شود،اینجا حسینی دیگر لازم داریم.اینجا ما عرضه ی احیای دینت را نداریم.دیشب آن هنگام که تو از کوه،پر شکوه پایین می آمدی و بر خود می لرزیدی من داشتم سخنرانی " آری اینچنین بود برادر "  دکتر شهید علی شریعتی را گوش میدادم و می گریستم.خدیجه،همسر وفادار پیامبر ما،محمد را همراهی کن و برای او ردایش را بیاور.ای به خود پیچیده،بلند شو که تو علاوه بر پیامبری،برای ما زندگی هستی.من هر وقت نام تو می آید روحم تازه می شود.بگذار خواننده ی مطلبم فکر کند من چقدر چاپلوسم یا شاید فکر کند که حکومت به من پول داده تا این ها را بنویسم،برایم اهمیتی ندارد.محمد با خدا صحبت کن و دوباره پیامبری خدا را به عهده بگیر،قول میدهم ابوذر و بلال و سلمان وعمر و ابوبکر و ... میشویم برایت.زحمت علی را فقط خودت باید بکشی.ما را چه به این حرف ها؟.عمار می شویم برایت تا دیگر رهبر ما نگوید: << این عمار؟ >>.محمد اگر بیایی قطعا طلحه و زبیر در خیال خلافت خواهند افتاد همان گونه که سال پیش افتادند،اما ما با جان ودل می پذیریم این زجرها را. خلافت 10 ساله ی تو بر هزاران سال دموکراسی کاپیتالیسم و لیبرالیسم ارجح است.حکم قصاص که خدایت به اولوالباب گفته بود در آن حیات است و طرفداران لیبرالیسم گفتند غیر انسانی است،کاش با دست خودت صورت گیرد.اسلام ناب خودت علاوه بر شمشیر،سازش دارد.جریان جذب حداکثری و دفع حداقلی است.جذب حداکثری انجام شد،دفع حداقلی کجا رفت؟.

 

محمد،به نظر بعضی ها تو باید مثل مانی،مثل زرتشت گرامی،مثل بودا،بلال را می فروختی به کاخ و تجملات.یک مرد برده بیگانه،اذان گوی دائم تو باشد با آنکه زبانش را در راه تو با زغال سوزانده اند و دچار لکنت زبان است.محمد،عاشق مسجدت هستم،عاشق رنگ سبزش.وقتی دیدم رییس مجلس یک مملکت و کارمند شهرداری در یک صف و منظم در مسجد تو به نماز ایستاده اند و خدایمان همه را نزد خود برابر میداند الا کسانی که تقوای بیشتری دارند،ایمانم راسخ تر شد.تو برده ها را آزاد کردی در ازای مسلمان شدن و کافران را آزاد کردی در ازای یاد دادن سواد به مسلمانان.تو خود بی سواد بودی اما سعدی راست گفت: امی ناکرده قرآن درست _ کتب خانه ی چند کشور بشست.من هم معتقدم بنی انسان لیاقت بنی هاشم را نداشت و ندارد و نخواهد داشت مخصوصا لیاقت قمرش را.از کل دنیا یک خانه ی کوچک گلی داشتی و دخترت مثل همه ی دختران و زنان هم عصر روزگار خویش ولو بیش تر کار می کرد و هنگامی که از تو تقاضای به خدمت گرفتن مستخدم را عرض می دارد تو فقط به او دعا پیشکش می کنی.محمد می خواهم به کسانی که امروزه دم از وطن دوستی و وطن پرستی میزنند تا رسم تو را تضعیف کنند و می پرسند چرا قرآن در مورد وطن دوستی حرفی نزده بگویم که ما انسانیم و همین کافی است که مخاطب قرآن انسان باشد نه مکان آن.قرآن فراتر از وطن ماست،این جاست که ایدئولوژی معنی پیدا میکند.نه نگویید وطن پرست نیستم.شاید تنها کسی که نام " ایران " را می شنود و گریه می کند من باشم اما ... .

 

محمد اینجا اولوالباب کم آوردیم و به تازگی صدای آمریکا هم تفسیر قرآن می کند برایمان.باز دارم میزنم به خط سیاسی.وقتی خدایمان گفت:در زبور نوشتیم که اراده کردیم تا زمین را به مستضعفان ببخشیم ( انبیاء _ آیه ی 105) مطمئن شدم که خدای عادلی است و وقتی گفت در برزخ اجازه ی دفاع به هر نفسی داده خواهد شد و به هیچ نفسی ظلم نمی شود فهمیدم خدای حق مداری است.وقتی گفت:در راه خدا بجنگید و بکشید کسانی که شما را میکشند ولی تعدی نکنید که خدا متعدی را دوست ندارد ( بقره ی _ آیه ی 190) و وقتی گفت: بکشید کافران را چون می کشند شما را ولی اگر خواستار صلح شدند مبادا با آن ها جنگ کنید،فهمیدم خدایی است که خواستار حکومت حق و خواستار صلح است.

وقتی گفت: و آماده کنید برایشان از نیرو و اسبان بسته که بترسانید بدان دشمنان خدا و خود را ( سوره ی انفال _ آیه ی60) فهمیدم خدایی است که ما را به قدرتمند شدن دعوت می کند و وقتی گفت: مردم را با سخنان حکمت آمیز و پند و اندرز به سوی پروردگارت دعوت نما و به بهترین وجه با آن ها به گفت و گو بپرداز ( نحل _ آیه ی125) فهمیدم خدای دانا و شریفی است.و وقتی گفت:ای اهل ایمان،از گمان بد نسبت به یکدیگر دوری کنید که برخی از آن ها گناه اند و جاسوسی یکدیگر نکنید و غیبت یکدیگر روا ندارید.هیچ کس از شما دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ ( حجرات _ آیه ی12) فهمیدم خدای با اخلاقی است. و وقتی گفت: بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید (اعراف _ آیه ی 31) فهمیدم که خدایی است که اقتصاد را خوب می فهمد.و وقتی گفت: خدای دو مشرق  و دو مغرب ( در ایران شرق،محل طلوع خورشید و در آمریکا مغرب،محل غروب خورشید و در 24 ساعت دو شرق و دو غرب) هستم و وقتی گفت:سپس به آفرینش آسمان ها توجه کردم و آن دود بود ( Big Bang یا نظریه ی تشکیل جهان)،فهمیدم خدای عالمی است که ما را به سوی دانستن دعوت می کند.وقتی برای همسرانت  آیه نازل می کند که:ای زنان پیغمبر،هر که از شما کار ناشایستی اقدام کند،او را دو برابر دیگران عذاب است و این بر خدا سهل است ( احزاب _ آیه ی 30) فهمیدم معنی این که مسئولیت قدرت نمی آورد و مثل تمام قدرتمندان و زر داران دنیا نمی توانند هر کاری خواستند انجام دهند بعد هم هیچی به هیچی یعنی چه.

تو پیام رسان این خدا هستی و من به این خدا و پیامبرش ایمان آوردم.این خدا هر چقدر گفته باشد می سوزانم و عذاب می کنم درست گفته.( بنده ی پیر مغانم که ز جهلم برهاند _ پیر ما هر چه کند عین ولایت باشد).

 

محمد،کاش همیشه بودی.کاش خدا نمی گفت تو آخرین پیامبر هستی و هر چند وقت یک بار پیامبرانی با خصلت و صورت مثل تو را مبعوث می کرد.اگر بودی باز دندان مبارکت را می شکستند و اویس هم با آن که تو را ندیده بود دندان خود را به تبعیت از تو می شکست.اگر بودی باز غذای خود را تقسیم می کردی بین مردم.اگر بودی ما دیگر با اسلام آمریکایی دست و پنجه نرم نمی کردیم.اگر بودی همان طور که اوس و خزرج را با هم آشتی دادی،شیعه و سنی ما را با هم آشتی می دادی.اگر بودی شب پرستان بی شب می شدند.اگر بودی،بلال هنگام شکنجه دائم می گفت: احد احد و باز تو در جنگ بدر این کلام بلال را شعار مسلمانان می ساختی و بلال شادمان میشد.باز هم عمار،پدر و مادرش را فدای راه تو می کرد.باز کنار عمویت حمزه،با کفار می جنگیدیم و افتخار می کردیم به این مرد.اگر بودی به کسانی که می گفتند اسلام دین خشنی است می گفتیم:باشد ولی یکی از اعمال حج،هفت بار دویدن بین دو کوه صفا و مروه است که هزاران سال پیش سارا همسر ابراهیم دوید و خداوند برای احترامی که به احساس مادران دارد این رسم را بر مسلمانان واجب و ماندگار کرد.اگر بودی،همان بودنت کافی و وافی بود اما حیف که رفتی.چون که گل رفت و گلستان شد خراب _ بوی گل را از چه جوییم از گلاب و ما بوی تو را از بقیه الله استشمام می کنیم.با همه ی این اوصاف بودنت چیز دیگری است.ای کاش بودی، کاش.

 

خلاصه کنم،تو از کوه پایین آمدی و کاخ کسرا هم پایین آمد.تو از کوه پایین آمدی و کوه را از سنگینی عظمت گفت و شنودت با خدا رهانیدی.تو از کوه پایین آمدی و ما را به بالای کوه رهنما شدی.تو از کوه پایین آمدی و نشان دادی که ما چقدر بی لیاقتیم.به راستی که پیامبری هستی که زندگی است.محمد ما منتظر نوه ی آخرت بقیه الله هستیم تا شاید ما را به تو برساند.خدایا بر محمد و آلش درود فرست و ظهور مولای سبز پوشمان را تعجیل بفرما.

جنگ جنگ تا پیروزی

" ایران گلستانی است میان آتش ".این را یکی از کارشناسان مسایل سیاسی شبکه دو گفت و من می خواهم مزید کنم که ما (هم مردم و هم دولت) خواهان گلستان بودن همیشگی ایران زمینیم،اما اگر قرار بر باج خواهی و زور باشد ما پسر رستم داستانیم و فرزند علی (ع) دستان و این دو با هم هیچ تضادی ندارند الا این که علی از بسیاری جهات بالاتر از رستم است.ما از جنگ هیچ واهمه ای نداریم و آیات جهاد برایمان همان قدر ارزش دارد که: مردم را با سخنان حکمت آمیز و پند و اندرزهای نیک به سوی پروردگارت دعوت نما و با بهترین وجه با آن ها به گفت و گو بپرداز (سوره ی نحل _ آیه ی ۱۲۵).همان طور که: ای اهل ایمان به عدالت رفتار کنید.مبادا دشمنی شما با قومی،شما را از عدالت برکنار کند.عدالت کنید که به تقوا نزدیک تر است. ( سوره ی مائده _ آیه ی ۸).اتفاقا می خواهم بگویم ما بسیجیان خامنه ای دلمان لک زده برای جهاد (چه اصغرش و چه اکبرش).من هم می خواهم حرف حضرت ماه را تکرار کنم که:اگر بر ما فشار بیاورید عاشورا را تکرار میکنیم.می خواهم بگویم من مخالف نظر پسر عمویم معتقدم ایرانی ها بسیار وطن دوست هستند نه روس ها.می خواهم بگویم سری به آمار قبضه ها و تانک ها و تجهیزات عراق و ایران بزنید و میزان شهدای ما و به درک رفته های عراق و تعداد پیروزی های ایران را مقایسه کنید تا بفهمید ایرانی ها وطن پرست بودند یا خیر.اصلا گیرم وطن پرست نبودیم و دست خالی جلوی ۶۶ کشور ایستادیم،همین کافی است.در برابر همان آلمانی که الان دم از حقوق بشر میزند و خس خس ریه های جانبازان شیمیایی فریاد بر می آورد که صحیح است،صحیح است.در برابر آمریکایی که واقعا ام الفساد است و همه به قلدریش اذعان دارند ایستادیم و خواهیم ایستاد.رزمندگان ما که وحشی های قوم آتیلا بودند،اما خدا این وطن ناپرست ها را زیاد کند.

داشتم میگفتم.اتفاقا فشار برای ما خیلی خوب هست باعث رشد ما میشود.ما از یهودی ها یاد خواهیم گرفت که دائما تحت فشار باشیم و رشد کنیم و البته مثل آن ها خیلی جنایات را انجام نمی دهیم.ما دوستدار صلح و دوستی هستیم اما اجازه نمیدهیم از دوستی ما سوءاستفاده شود که زور بگویند یا بخواهند از ما سوءاستفاده کنند که متاسفانه می کنند.ما طبق فرمایش قرآن گفت و گو را ترجیح میدهیم ولی اگر خواهان گفت و گو نباشید و درصدد آزار ما باشید با (( و اعدوالهم ما استعطم من قوه._سوره ی انفال،آیه ی ۶۰)) و (( فان حزب ا... هم الغالبون._سوره ی مائده،آیه ی ۵۶)) سراغتان خواهیم آمد.شاید ما را نشناسید و دست کم بگیرید اما اسلام را که خوب می شناسید و میدانید چه قدرتی دارد.ما ماه را جلو دارمان داریم که عباس نگهدار است و خورشید پناه.جنگ ما با شب پرستان با ظهور خورشید تمام خواهد شد و شب پرستان مضمحل خواهند شد.ما هر ثانیه دعای ظهور حضرت خورشید را داریم و منتظریم و انتظار مکتب اعتراض است.

عدالت

دیشب باز خداوند عدالت را در شب علی (ع) تمام کرد.دیشب خدا نگذاشت علی باز در چاه ناله کند از جاری نشدن حق.دیشب خداوند به قولش وفا کرد و گامی هر چند کوچک در راه: و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان بر روی زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوا سازیم و وارثان گردانیم (سوره ی قصص _ آیه ی 5) را پیمود.دیشب شیطان بزرگ مغلوب سیاه پوستانی شد که 50 سال پیش حق برابری با سفید پوستان گرفتند.دیشب برده های قدیم آمریکایی ها بر آقای دنیا پیروز شدند وچقدر زیبا و شیرین بود این پیروزی.نه،دشمنی به سر من نزده.من هم دوست داشتم آمریکا از گروه خود بالا بیاید و وقتی هر چه تلاش کردند بیش تر شکست خوردند از شکستشان در برابر کسانی که عارشان می آمد نگاهشان کند لذت بردم.دشمنی با مستکبرین به راستی لذت بخش است و مجروح شدن با تیغ ناحق برای دفاع از حق لذت بخش تر.و من اکنون میفهمم چرا علی بعد از ضربه ی ابن ملجم گفت: به خدای کعبه رستگار شدم.خدا باز در شب تولد علی کعبه را نشکافت،استکبار را خرد کرد هر چند در بعدی کوچک.خداوند هدیه ی خود را در این شب نصیب ما کرد و البته هدیه ای ارزشمند بود.به راستی که ما عرضه ی جهاد در راه خدا را نداریم و اگر نبود خود خدا الان استکبار به این وضع فلاکت بار اقتصادی و سیاسی و صنعتی و ورزشی و ... نمی افتاد.خمینی عجب مردی بود که به یاسرعرفات گفت:خائن.و عجب حرفی زد که شما شغل تان کارهای سیاسی شده،ما با همین چند جوان پا پتی که حتی لباسشان مرتب نیست اما فدایی اسلام هستند فلسطین را آزاد میکنیم.اگر نبود خود خدا،جهان هرگز در این چند ماهه ماهیت اسراییل را نشناخته بود.واقعا بی عرضه هستیم،خمینی اگر بود الان اسلام دنیا را گرفته بود و آمریکا و اسراییلی وجود نداشت که بخواهند بر ما فشار بیاورند.خمینی کارش درست بود که گفت:شما دو هفته نفت تان را به روی غرب ببندید،به پایتان می افتند و در نامه اش راجع به قطع نامه 597 گفت:متاسفم که زنده هستم و جوانان ما شهید شدند.خمینی ما هنوز تو را نشناختیم اما به قول سعید حدادیان:جانم فدای خمینی.نه،برای خودتان سوء برداشت نکنید.این ها را نگفتم که شما تصور کنید خامنه ای توانایی ندارد،اصلا و ابدا.خمینی اگر الان هم بود می گفت:کسی بهتر از خامنه ای برای پست رهبری نداریم.خمینی اگر بود باز هم می گفت:خامنه ای چون آفتاب می درخشد.اجازه بدهید از سعید حدادیان تقلید کنم و بگویم:جانم فدای خامنه ای.تا زمانی که خامنه ای مجری و مدافع اسلام ناب محمدی است و باشد جان ما فدای اوست و خواهد بود.جان سبز ها تا زمانی که نتانیاهو شب پرست باشد فدای او می شود و تا  نام برادرشان اوباما را که می شنوند همچین حالی به حالی میشوند و البته مبارکشان باشند و با امامشان محشور شوند انشا ا... .

گیر کرده بودم که برای علی (ع)،این روح محمد و شیر حق،این مرد خشن در راه جهاد،این مرد لطیف با مظلومان،این مرد ناراحت خلخال گرفته شده از پای یک زن یهودی،این مرد تمام و شب تولدش و شکافتن کعبه چه آماده کنم که خداوند به من رودستی زد و او به من هدیه ی زاد روز این مرد را به من داد.

تو برای ما همه چیز بودی.

امروز روز شهادت عزیز ترین متفکر ما،بزرگ ترین جامعه شناس جامعه ی  حاضر ما،شهید دکتر علی شریعتی است.(۲۸ خرداد ۱۳۴۸)

 

این مطلبم خالی از نگاه سیاسی است و تمام نگاهی احساسی است به دکتر.

دکتر در این مطلبم سیاسی نمی نویسم.تو برای من مهمی.من هر که را در حق تو جفا کرده با یک چوب میزنم.چه کسانی که سالی یک بار هم صدایت را پخش نمی کنند و چه کسانی که به تو گفتند:شارلاتان.از آن ها نگذر گرچه نزدیک ترین پیوند را با من دارند.

 

دکتر نمیدانم پسرت به وصیتت عمل کرد یا نه،اما امیدوارم عمل کرده باشد.دکتر یعنی میشود فراموش کرد خدمات تو را؟.چه زود دوستان و دشمنانت فراموش کردند تو را اما هر چه ساعیان (سخن چینان) لاطائلات ببافند اسلام هر روزه نیاز بیش تری به تو پیدا خواهد کرد.اسلام نیازمند حسین دیگری است که یا علی بگوید و یاسر گونه شهید راه شود.در راه اسلام ناب محمدی ما نیازمند یاسریم و عماری که مرگ پدر و مادرش را به چشم ببیند و تا انتها با محمد بماند.ناز نازو ها را اسلام ناب آمریکایی یار کشی میکند و در کشتی اسلام کوچک ترین جایی ندارند.نه،اسلام ما اسلام خشونت نیست،اسلام ما آن اسلام است که از تیغ علی می هراسند و از قلمش فرار می کنند و از حکمتش استفاده و ازجلوگیری از جنگ سو استفاده.دکتر جایت در زمانه ی ما پر از خالی است.دلم تنگ شده برای " آری اینچنین بود برادر".دلم لک زده برای "پدر،مادر،ما متهمیم ".برای شیعه ی علوی،شیعه ی صفوی و برای ماشین و ماشینیسم.دکتر،شاید ظهور تو بسیار زود بود و ما تا ۱۵۰ سال دیگر جا داشتیم.باید میگذشت و میگذشت تا دختران ما برهنه شوند و پسران ما با حجاب و تو ظهور میکردی.اروپا باید از برهنگی خسته شود و اسلام درآنجا رشد کند و چارلی چاپلین در وصیت نامه اش به دخترش بگوید برهنگی بیماری عصر ماست و هیچ کسی ارزش آن را ندارد که تو ناخن پای خود را نشانش دهی.به گمانم تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست و اکنون ما برهنگی را آزادی بنامیم و برای برهنگی تلاش کنیم و تو بگویی آزاد،آزاد از ... .  ۱۵۰ سال زود برای اسلام تلاش کردید.صدای آمریکا،قناری ای را رنگ کرده بود و او را جای هم کلاسی تو جا زده بود که بگوید تو در سوربن دکترا نگرفته ای و مشغول مطالعه و استفاده از کتابخانه بودی.عجیب آنکه همکلاسی ات خودش دکتر بود و تو را به دکترایی قبول نداشت.دکتر اگر آنگونه از اسلام دفاع نمیکردی که سزاوار بود آیا صدای شیطان بزرگ سعی در تخریب تو می نمود؟.دکتر دنیا برای جلوگیری از حکومت شیعه حتی در حد یک ایالت و استان،تمام هستی و نیستی خود را گذاشته و ما تحت فشار عظیمی هستیم اما یادم می آید که گفتی: " شیعه " یک حزب تمام.دکتر مطمئن باش که در کنار محمد و با محمد محشور میشوی و این سعادتی بس بزرگ است.دکتر متاسفانه نام پسرت را در سیاهه ی مدافعان اسلام نمیبینیم (به قول خودش در اواسط راه است) و ای کاش اوضاع بدین منوال نگردد که امروز اسلام آمریکایی بی نهایت مدافع دارد.دکتر از محمد (ص) بخواه که امثال تو را زیاد کند و ظهور نائب اش را جلو بیندازد.


با آرزوی بهترین ها برای پسر گرامی دکتر،احسان شریعتی.

در ذیل سایت های مربوط به دکتر را میبینید.


وب سایت رسمی دکتر شریعتی:       http://drshariati.org/main.asp



وبلاگ تخصصی دکتر علی شریعتی :  http://shariati2010.blogfa.com/



دانلود سخنرانی دکتر:    http://www.1yek.com/post-583.aspx





در پایان هم از جلوگیری برگزاری مراسم درگذشت دکتر شریعتی ابراز تاسف می کنم.