بازتاب راهپیمایی عاشورایی ملت ایران

تعدادی از کارشناسان مسائل سیاسی به حضور حماسی ملت در یوم الله 22بهمن واکنش نشان دادند که در زیر می آید؛
محمد خاتمی: فرار کردن من بعد از دیدن مردم، اقدامی در چارچوب قانون اساسی بود! و ربطی به ملاقات های قبلی من با جرج سوروس نداشت!
شیخ اصلاحات: اگر در راهپیمایی سال بعد به یکی از بستگان من تعرض شود، به شما که عرض کنم؛ از همین حالا محکوم می کنم.
مهندس: ضربدر کشیدن ملت روی عکس سران فتنه، یک صحنه آرایی خیلی چیز بود، یعنی خیلی خطرناک بود.
علی مطهری: هم «ملت» را باید به خاطر این حماسه محاکمه کرد و هم آشوبگران عاشورا باید محاکمه شوند!!!
محسن رضایی: به مخالفینی که مسافرت رفته بودند باید در جاده «عباس آباد- کلاردشت» اجازه راهپیمایی می دادیم.
کواکبیان: نتایج این حماسه باید در یک «لویی جرگه» مشخص شود.
قالیباف: «تونل توحید» باید یکی از مسیرهای راهپیمایی سال بعد اعلام شود.
حجت الامسال هرمنوتیک: در کجای اسلام آمده که طرفداران ما به جای مخالفت با حکومت، به مسافرت بروند؟!
سعید ابوطالب: بدون امثال کروبی، نمی توان راهپیمایی میلیونی برگزار کرد!
محمد مجتهد شبستری: درباره تعداد دقیق شرکت کننده ها در راهپیمایی، قرائت های مختلفی وجود دارد!
هیلاری کلینتون: باید به جای «سانتریفوژ» از «ساندیسیفوژ» جمهوری اسلامی ترسید!
اوباما: ما از این پس روی پروژه « ساندیس هراسی» کار خواهیم کرد.
علی شکوری راد: ملت هنگام حرکت از میدان امام حسین به طرف میدان آزادی، طرفدار نظام و هنگام برگشت از این مسیر، به دلیل پشت کردن به میدان آزادی، طرفدار دیکتاتورهای سبز بودند!!
کیهان۲۹بهمن۱۳۸۸ 

 

از وبلاگ: http://ghadiani.blogfa.com/

پروژه "ساندیس هراسی"

فردا شب در اتاق بیضی کاخ سفید جلسه ای با حضور تعدادی از سران استکبار جهانی برگزار می شود که ما پیش پیش مشروح این جلسه را در زیر تقدیم می کنیم. با سپاس از سرویس ماهواره ای "وبلاگ قطعه 26"؛

هیلاری کلینتون: حیف آن همه دلار که در فضای ساندیس، یعنی ببخشید در فضای سایبر خرج موسوی و خاتمی کردیم.

اوباما: از حلقوم مردم آمریکا بریدیم، ریختیم در گلوی فرقه سبز، آخرش هیچی به هیچی.

شیمون پرز: ما باید به پروژه "ایران هراسی" دامن بزنیم و دنیا را از سانتریفوژهای ایران بترسانیم.

بوش کوچک: سانتریفوژ را ول کن، ما حریف "ساندیس" جمهوری اسلامی نمی شویم!

هیلاری کلینتون: الان معضل اصلی ما سانتریفوژ نیست؛ "ساندیسیفوژ" است.

نتانیاهو: به جای نیروگاه بوشهر، چطور است به کارخانه های ساندیس سازی جمهوری اسلامی حمله کنیم؟!

اوباما: هر غلطی می کنی، فقط روی ما حساب نکن!

بوش کوچک: به نظر من به جای فضای سایبر باید در "فضای ساندیس" با جمهوری اسلامی بجنگیم.

هیلاری کلینتون: آخه چطوری؟

بوش کوچک: به پروژه "ساندیس هراسی" دامن می زنیم و مدعی می شویم در ساندیس  جمهوری اسلامی اورانیوم غنی شده وجود دارد و در نی ساندیس هم کلاهک هسته ای جاسازی کرده اند!

هیلاری کلینتون: من فکر کنم ایران دارد از طریق ساندیس بمب اتم می سازد. لذا ما باید برای قاطی کردن حق و باطل و فریب دادن خواص بی بصیرت ایران، کوکاکولای خودمان را مثل ساندیس، بسته بندی کنیم؛ اسمش را هم بگذاریم؛ "کوکاندیس"، حکما "علی مطهری" فریب می خورد و به "مهندس" نامه می نویسد که با خوردن "کوکاندیس"، نظام، سران فتنه را بی خیالی طی می کند و به "احمدی نژاد" گیر می دهد.

بوش کوچک: من فکر کنم اسم این محصول جدید را "ساندیسولا" بگذاریم، بهتر است.

نتانیاهو: "ساندیسولا" تلفظش برای "شیخ" مشکل است؛ همان "کوکاندیس" بهتر است.  

اوباما: من با آن حرف بوش مخالفم؛ مگر در نی ساندیس به این کوچکی، می توان اورانیوم را غنی سازی کرد و کلاهک هسته ای گذاشت؟

شیمون پرز: از این جمهوری اسلامی هر کاری بگی، بر میاد.

بوش کوچک: مردم ایران گرسنه اند و به خاطر یک تکه نان می آیند به خیابان.

نتانیاهو: اگر جمهوری اسلامی به مردمش "چلوکباب" بدهد، چی؟

شیمون پرز: هیچی، خشتک همه مان پرچم است و باید روی پروژه "خشتک هراسی" کار کنیم!!

بوش کوچک: "تشتک هراسی"؟!

شیمون پرز: آره، همون!

هیلاری کلینتون: در آن صورت، ما هم در راستای گمراه کردن عناصر دوپهلو، چلوکباب را با مک دونالد قاطی می کنیم.

بوش کوچک: اسمش را چی بگذاریم؟

اوباما: "مک کباب"، یا نه، "مکچلکببسیخلند".

هیلاری کلینتون: شیخ هم تلفظ کرد!!!

بوش کوچک: ما باید به موازات پروژه "ساندیس هراسی" به پروژه "نان هراسی" هم دامن بزنیم!

هیلاری کلینتون: ما در آمریکا باید به پروژه "بربری هراسی" دامن بزنیم و شیمون و باراک به پروژه "سنگک هراسی".

دیوید میلیبند: ما هم در انگلیس دامن می زنیم به پروژه "تافتون هراسی".

سارکوزی: "لواش هراسی" هم با ما.

بوش کوچک: اونجا رو نیگا!

هیلاری کلینتون: این چیه دیگه؟

سارکوزی: غلط نکنم نی ساندیسه!

اوباما: نی سادیس اینجا چی کار می کنه؟

دیوید میلیبند: چه حلال زاده بود!

هیلاری کلینتون: تا نخورده به ملاجمون، پاشو بریم دیوید!!  

 

از وبلاگ: http://ghadiani.blogfa.com/ 

یادتان هست؟

یادتان هست وقتی روز 20دی 82،نمایندگان مجلس ششم برای اعتراض به رد صلاحیت های کاندیدا های دور هفتم مجلس در تحصن بودند،چه غائله ای به پا کردید؟یادتان هست تیتر یک روزنامه ی یاس نو در تاریخ 20 آذر 82 این بود.کروبی:کاری نکنید توپ خانه ی مجلس هم آتش کند.یادتان هست همین آقای میر حسین موسویبا ایسنا راجع به رد صلاحیت شدن کاندیدا ها مصاحبه کرده بود و در روزنامه ی یاس نو مورخ 4 بهمن 82،صفحه ی 16 چاپ شده بود؟عزیزان،یادتان هست که در همین تاریخ و در همین روزنامه در صفحه ی دو با آقای محسن آرمین که الان خواهان دعوت شدنش به برنامه ی <<رو به فردا>> هستید انجام شده و ایشان گفته بودند:رای مردم در شرایط موجود هیچ تاثیری در نتیجه ی انتخابات ندارد.(منظور ایشان از انتخابات،انتخابات مجلس هفتم بود)

اکنون سوالم از آقای موسوی است و آن این است که:آقای موسوی یادتان هست،امام خمینی گفت:اگر اسراییل دستش را به دریا بزند،دریا نجس می شود؟اما این اسراییل،نخست وزیرش که هم رتبه ی شما بود،بنیامین نتانیاهو است که از  جنبش سبز حمایت کرده و آنان را سرمایه ی اصلی خود نامیده.یادتان هست امام آمریکا را شیطان بزرگ نامید؟اما رابرت گیس وزیر دفاع از این شیطان بزرگ جنبش سبز را امید اصلی این کشور میداند.بوش کوچک هم،جنبش سبز را نیروی خود در ایران نامید.

یادتان هست امام خمینی گفت:هر وقت کشور های غربی از شما تعریف و تمجید کردند بدانید که کارتان اشتباه بوده؟حتما یادتان هست،آخر شما خود را نخست وزیر امام معرفی کردید تا اعلام برائت از جایگزینش کنید.حال این کشور های غربی  نمی دانند چگونه ذوق خود را از اقدامات شما پنهان کنند.

آقای موسوی،شما در قائلهی تحصن از آن ها دفاع کردید.حال 218 نفر از نمایندگان مجلس از شما می خواهند که از سخنان دو پهلو دست بردارید(تیتر یک،روزنامه ی وطن امروز مورخ 12 بهمن 88).شما را چه شده است که چشمانتان به کذشته تان که از مجلسی ها حمایت میکردید،اما الان حرف های همه را به دیوار می کوبید،بسته اید؟

آقای موسوی شما دم از بازگشت به قانون اساسی زدید،اما خود عکس آن عمل کردید.می دانم که این سوال هایی پرسیدم و چند تایی که خواهم پرسید،به سمع و نظر شما نخواهد رسید.به این خاطر از طرفداران شما می پرسم،شاید مرا هم آگاه کنند.

آقای موسوی مگر در قانون اساسی ولایت فقیه را فصل الخطاب نخواندند؟پس چرا درست 6 روز بعد از اتخابات،شما یا نماینده تان خدمت رهبری رسیدید و از ایشان کسب تکلیف کردید و ایشان شما را ارجاع به شورای نگهبان دادند،اطاعت نکردید؟آیا این رفتار شما مسخره کردن و اهانت به رهبری نیست که از سویی از ایشان کسب تکلیف کرده و از این سو اردو کشی خیابانی کردید؟

آقای موسوی،شما خود را نخست وزیز امام معرفی کردید و ادعا کردید که راه امام،راه درست حکومت داری است(در بیانیه 15 شما خطاب به بسیج).از شما سوالی دارم،زمانی که عکس امام در 16 آذر پاره شد و بر روی عکس امام 1000 اومانی انداخته اند که یعنی امام مرده،شیخ واکنش نشان داد که این تصاویر مونتاژ صدا و سیماست.سید حسن که من واقعا مانده ام آیا ایشان طرفدار امام هستند یا نه . در موسسه ی نشر و آثار امام مشغول چه کاری هستند،موضع سکوت- سکوت را بر خود اختیار کردند.اما شما. شما تا آن روز 16 بیانیه صادر کرده بودیدکه بیانیه 17 شما که انتظار داشتین مربوط به برائت از اهانت کنندگان باشد،هم گروهی با اهانت کنندگان به عاشورا از آب در آمد.و فقط به این مطلب اشاره کردید که:هر کسی ارادتی به من دارد دست به این کار نمی زند و اقدامی مشکوک است.آقا یموسوی شما برای ترور دکتر علی محمدی،نامه ی تسلیت نوشتید،اما امامی که خود را به او منسوب می کردید،ارزش نامه را هم نداشت؟

آقای موسوی،شما سید هستید و باید ارادتی خاص به سید الشهدا داشته باشید که ندارید.شما را مواخذه نمی کنم که به من مربوط نیست.این باشد با حسین (ع) و غضب نگاهش و شما.اما وقتی آن اهانت را دیدید چرا در بیانیه ی17 تان به جای مواخذه آنان را عزاداران خدا جو نامیدید؟با تندی سخن تان،نه تنها آن ها را تنبیه نکردید هیچ،بال به بالشان دادید.می خواهید بگویید:آن شادمانی ها،پیروزی بر نیروی انتظامی بود که موفق به عقب راندنآن ها شده بودند؟آری آگاهم،اما واژه ی الله اکبر را برای این روز ها گذاشته اند.پدران ما هر وقت پیروز می شدند غریو الله اکبر سر می دادند.برایم مهم نیست که اهانت عمدی بوده یا سهوی.عمل رفته مهم است که برای شما ذرة المثقالی دارای اهمیت نیست.آتش زدن بانک صادرات،برکند میله های خیابان (به قول خودشان برای جلوگیری از نیرو ها که انقدر مجهز هستند که میله نتواند جلوی آن ها را بگیرد)،چادر از سر زنان کشیدن و نماز گزاران روز عاشورا را با سنگ زخمی کردن و آتش زدن قرآن و هیئت هم آیا می شود گفت در واکنش به پیروزی بر نیروی انتظامی بوده؟

برای تمام این حرف هایم هم سند و مدرک دارم،گرچه تمام این موارد رو همه با چشمان خود دیده اند و نیازی به سند و مدرک نیسن.میدانم جواب سوالاتم را هم نمی گیرم.انشا الله آن دنیا.

وزیر و معاون وزارت خانه ی پست و تلگراف و تلفن قدیم (وزارت فناوری

به قول شیخ بی سوات،عرض کنم خدمت شما که من هر چقدر به این محمود میرزا(آقای احمدی نژاد)گفتم:محمود جان،من Case (مورد) بهتری برای این وزارت خانه سراغدارم،بیا و این وزیرت رو عزل کن،گوش نکرد که نکرد.

بابا،یک مورد دارم برای این پست،بی نظیر،ماه.اکازیون هست جون خودم.در طی این 8-7 ماه به هر کسی که بگی نامه نوشته.از آقای هاشمی رفسنجانی بگیر تا،این آقای لاریجانی (رییس مجلس)،اون آقای لاریجانی (آملی لاریجانی،رییس قوه ی قضاییه)،به مردم  به شورای نگهبان.تازه ایشون قبلا روزنامه هم داشته که به قول عضو حزب اعتماد ملی،حتی روزنامه ی خودشون رو هم نمی خوندند.این آقا رو وزیر پست و تلگراف کنید.برای معاون اش هم فکرش رو کردم.همسر آقای کروبی، فاطمه کروبی بد نیست.ایشون هم کم کم در حال تقلید و مشق نویسی از روی دست پدر هستند  و در اولین اقدام نامه ای به رهبری نوشتند که البته من اگر جای شما باشم نامه ی حسین قدیانی رو به همسر رهبر انقلاب  رو می خوندم جای نامه ی ایشون.اگر همین طور پیش بره،کل وزارت خونه رو باید بدهیم دست خاندان کروبی و صد البته وضع نامه های مردم هم به سامان می شود.بقیه اش با شما آقای احمدی نژاد.

از زبان مردم

امروز داشتم شبکه ی چهار،برنامه ی سپهر سیاست را نگاه می کردم،گوشه ای از تظاهرات مردمی 22 بهمن رو نشون می داد. مردی آذری بود که می گفت:جمهوری اسلامی ایران،باغ انگوری است که شغالان را بدان راه نیست.و مرد دیگری که شعری می خواند بدین مضمون: حرف رهبر آگاه این است_عزیزانم دشمن در کمین است.

و من یاد پیر مرد 80 ساله تنهایی افتادم که روز 22 بهمن با کمری خمیده که به حالت رکوع نماز می مانست و به زور عصا سر پا ایستاده بود برا ی دفع از رهبر خراسانی اش و دفاع از حکومت،این یادگار امام مرحوم آمده بود.حیف که گیر و دار مطلب بالا مرا از بوسیدن دستان با غیرت این مرد،منحرف کرد.

 و باز یاد رزمندگان قطع نخاعی  ویلچر نشین 8 سال دفاع مقدس افتادم که همه احساس تکلیف کرده و به صحنه آمده بودند و چه لبخندی بر لب داشتند.انگاری به سوی شهادت دست نیافته می شتابیدند.از این صحنه ها، در 22 بهمن زیاد دیدم و زیاد دیدند کسانی که آن جا بودند.درود بر شما غیرت مندان باد.