ما خوب یادمان هست اگر شما آلزایمر گرفته اید.

آقای موسوی فکر کرده اید یادمان رفته نامه ای که به حضرت امام نوشتید و گفتید بودجه ی مملکت به زیر صفر رسیده و امام ناچار به پذیرفتن زهر نامه (قطع نامه) شد؟بیایید،بیایید دفاع کنید که امام و مردم داغ بودند و نمی فهمیدند که جنگ چه بلایی سر ایران می آورد و شما ایران را نجات دادید و باید سپاس گزار شما باشیم.خیال کرده اید یادمان رفته که تن رقاصه ها و  ... ها رنگ سبزی را پوشانیدید که رنگ حسین (ع) بود؟فکر کردید فراموش کردیم طرفداران شما گردن سگان شان پارچه ی سبز بستند؟پارچه ی سبز بر علم علم دار بسته شده بود،چگونه از گردن سگان که پاپی صدایش می کردند سر بر آورد؟

شیخ طنز پرداز ما،جوک قرن ما،کسی که جایش در بخش طنز صدا و سیما سخت خالی است،قول میدهم پایت به صدا و سیما برسد روی همه ی طنز پردازان بزرگ دنیا را کم خواهی کرد.چارلی چاپلین کیست در برابر تو؟لورل و هاردی؟این ها باید بروند جلو بوق بزنند.شیخ ما که برای تو لاسیبیلی در دادیم و برای مفرح بودنمان عطای محکوم کردنت را به لقای دستگیر نشدن ما از طرف قوه ی قضاییه بخشیدیم،اما تو چه فکر کردی؟.فکر کرده ای مردم ما یادشان رفته که رییس بنیاد شهید بودی و در آنجا زندان زنان درست کردی؟فکر کردی یادشان رفته که حالا برای ما قپی در میکنی که تجاوز شده؟تجاوز را تو در بنیاد شهید راه انداختی.من از دوست خوب و عزیز و با غیرتم میلاد عسگری عذر می خواهم.به او قول داده بودم بحثی راجع به این قضیه نکنم اما نتوانستم.من از فرزندان شهید عذر می خواهم.من از همه عذر خواهی می کنم برای نوشتن سطور بالا.از آن ها که گریه کردند برای این شقاوت ماضی و حماقت حال و مستقبل پوزش می طلبم.آری راست می گویی کروبی،تقلب شده.وگرنه چه کسی به تو رای می دهد وقتی بداند جنایات تو را.آری جمهوری اسلامی مقصر است که چرا تو را زنده گذاشته و به تو مجوز کاندیدای ریاست جمهوری را داده.گل باید گرفت شورای نگهبان را.نه من قبول ندارم که از ۱۲ نفر اعضای شورای نگهبان،۷ نفر طرفدار احمدی نژادند.به نظر من هر ۱۲ نفر طرفدار کروبی بودند.شیخ میدانم تعجب کردی که چقدر رای بالا آوردی و  ۳۰۰ هزار رای جمع کردی و برای همین گفتی تقلب شده.اگر تقلب نشده بود که جز رای خودت رای دیگری نداشتی شیخ.به نظرم شورای نگهبان برای یک برنامه ی طنز خفن ۳۶۵ روزه ی یک ساعته تایید صلاحیتت کند درست ترین کار را انجام داده و ما اشتباه قبلی اش را می بخشیم.

آقای محسن رضایی فکر کرده اید چرا هر دوره در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنید و از آخر اول می شوید؟به خاطر آن نامه ای که به امام نوشتید برای جنگ جناب جام زهر.آن جام زهر کار دستت داده و میدهد.خیال کرده اید مردم ما فراموش می کنند نامه ی شما را؟.پسر شما که با اطلاعات محرمانه ی کشور به آمریکا گریخت و اطلاعات ما را به سیا داد و به لطف پارتی پدرش دوباره به ایران برگشت و مشغول کار در پست بالایی شد و دوباره گریخت را مگر مردم ما فراموش می کنند؟این را به شما بگویم آقای رضایی که شما برای ما ستاره نیستید.ستاره برای ما شهید همت است،شهید خرازی است.ستاره،همه ی شهدا هستند که آقا درباره شان گفت:با این ستاره ها می شود راه را پیدا کرد.آقای رضایی در این دوره جی پی اس آمده که راه را پیدا کنیم،شما با داشتن ستاره ها و جی پی اس چرا راه را گم کردید؟جی پی اس،بسیجی را به بیت رهبری نمی رساند،می رساند به کاخ سفید،میرساند به تل آویو.

جی پی اس ما شهدا هستند که مثل جی پی اس آمریکا نیست و ذرة امثقالی اشتباه نمی کند.شهدا من را یک راست از میان بر می برند به بیت رهبری و صدای آمریکا با کلی دنگ و فنگ به جهنم.کاش میشد که ستاره شناس می شدم تا بتوانم راه را پیدا کنم.خواص ما مجهز به هر سیستمی بودند الا خون شهدا،الا بصیرت،الا غیرت،الا شرافت،الا تذهیب نفس.

[[ بصیرت در گرانی است به هر کس ندهند ‎/ پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند ‎]].
فکر کردید یادمان رفته به امام گفتید تا ۵ سال دیگر هیچ پیروزی ای نخواهیم داشت.شما ها دیگر چقدر کار درست بودید که امام را با آن همه بصیرت و کیاست و سیاست و دور اندیشی فریفتید؟
بابا بی بی سی که سهل است،شیطان را باید تعلیم دهید جلسه ای دو ملیارد دلار.به شیطان توصیه می کنم حتما سر کلاس شما حاضر شود و تضمینی با شما کلاس بگیرد.شیطان نتیجه می گیری اساسی،انگلیس را هم بگذاری جیبت.

جناب استوانه ی نظام،فکر کردید مردم یادشان میرود که به امام نوشتید:مردم خسته شده اند و دیگر به جبهه نمی روند و وقتی مردم در عملیات مرصاد برای خمینی سنگ تمام گذاشتند در جوابشان گفت:اگر می دانستم این همه نیرو به جبهه می آید قطع نامه را نمی پذیرفتم.یادشان می رود نامه ی تهدید آمیز سال پیشتان به رهبری را؟فکر کردید فراموش می کنیم نماز جمعه ی تیر ماه ۸۸ را که دختر و پسر کنار هم نماز خواندند؟بعضی هم با کفش نماز خواندند.

آقای رییس بنیاد باران فکر کرده اید مردم،شهید آبراهام لینکن شما را فراموش می کنند؟فکر کرده اید صحبت با وزیر جنگ رژیم اسراییل را یادشان میرود؟یادشان میرود در لباس روحانیت با زنان ... دست دادید؟.یادشان رفته سهم دریای خزر را از ۲۰% به ۱۳ % کاهش دادید؟یادشان رفته دو سال در سایت نطنز را بستید؟.یادشان رفته هزار و یک گندی که زدید؟ آقای خاتمی،مردم باحالی باید داشته باشیم که این ها را دیده باشیم و شما را دوست بداریم.

سران فتنه باز می دانید چرا مردم از شما بیزارند و عاشق سید علی هستند؟چون همه ی شما در جنگ خیطی بالا آوردید و سید علی بود که با آن که امام ناراضی از رفتنش به جبهه های جنگ بود امام را راضی می کرد و به جبهه می آمد تا دل رزمنده ها به هم جواری رییس جمهور شان خوش باشد.شما فکر کردید مردم ما یادشان میرود؟شما سبزها فکر کرده اید بگویید جنگ برای این حکومت نعمت بود وگرنه ۶ ماه هم دوام نمی آورد ما خریم نمی فهمیم کی به کی است؟نمی فهمیم اگر جنگ دوست داشتنی نبود الان به کجاها رسیده بودیم؟.نمی فهمیم مضرترین عامل برای انقلاب نو پای ما جنگ بود؟با این حال ۳۱ سال است که امسال سال آخر حکومت است.من که قصد کرده ام به هیچ وجه ازدواج نکنم،اما محض نوشتن می گویم.روزی میرسد که ندیده ی من در وبلاگش به ندیده ی شما می گوید:شما فرزندان آنان هستید که ۲۰۰ سال پیش به جدم گفتند امسال سال آخر نظام است،پس این سال آخر کی می رسد؟من یک بار هم گفتم:از تاریخ ۵۷/۱۲/۲۷ که صدای آمریکا گفت تا دو ماه دیگر حکومت سقوط می کند،۳۱ سال است میگذرد.دو ماه می شود ۶۰ روز و از آن ۶۰ روز،۱۱ هزار و ۲۵۵ روز گذشته.مگر روز آمریکا چقدر با روز ایران فرق می کند که این ۶۰ روز نرسیده؟.شما فکر کردید ما رجز خوانی شما دست پرورده های آمریکا را فراموش کرده ایم؟ما ۳۱ سال است که به رجز خوانی شما ها عادت کردیم.شما محکومید به گفتن:امسال سال آخره و ما هم محکومیم به گفتن:۳۱ سال است که امسال سال آخر است.

آری مردم ما فراموش کار هستند،اما نه آنقدر که چند رو را از خالص تشخیص ندهند.آخ رهبرم،دور و برت را گرگان گرسنه گرفته اند و تو ناچار به سکوت هستی.
ای کاش می توانستی سکوتت را بشکنی و حق همه شان را کف دستشان بگذاری.ای ‎کاش میشد‎.‎
کاش سکوت علی گونه نمی کردی تا ببینی ما اهل کوفه نیستیم که تنها بمانی.رهبرا با این اوصاف فکر نکنم شکی باقی مانده باشد که نگهدار این نظام و مردم،امام زمان باشد وگرنه این انقلاب به دهه نمی کشید.فکر کنم پسر عمویم جای امام زمان و جنگ را اشتباه گرفته.رهبرم دوران سکوت برای حفظ همه چیز گذشت،اکنون وقت فریاد است.

بگذارید فضا را عوض کنم تا پسر عمویم از من شکایت نکند.‏
من با خاله ام شرطی بستم که البته تبدیل به قمار نمی شود.ما با هم سر سیاست بحث می کردیم که خاله ام گفت:این حکومت به سال نمی کشد.گفتم:به سال،شما بگو به قرن.میکشه خوبم میکشه.گفت:شرط؟گفتم:شرط.گفت:سر چی؟گفتم:هر چی تو بگی.گفت اگر حرف من (یعنی خاله ام درست بیاید تو (یعنی من) باید بروم دانشگاه.
گفتم قبول،و اگر نشد؟گفت تو بگو.گفتم به علت این که خیاط هستی تمام لباس هام رو میدم با پول خودت برام بدوزی.گفت قبوله.گذشت و گذشت تا ۲۲ بهمن شد و بعد از برگشتن من از تظاهرات،بهش تلفن زدم و گفتم:نبینم داغتو.گفت:کدوم داغ؟.گفتم: داغ ‎بی شمار‎ بودن ما را.‎گفتم خاله؟.گفت:هان.گفتم:شرط رو باختی.جوراب هام شدیدا پاره شدند.زیر پوش درست و حسابی ندارم،سال دیگه کی میرسه؟گفتم:لباس هایی که دوختی،وقتی پاره شد محاله بزارم یکی دیگه بدوزی.انقدر مجبورت می کنم که همون پاره رو بدوزی تا ثانیه به ثانیه پاره بشه و تو برام بدوزی تا دیگه الکی قول ندی.دیدم از خنده روده بر شده و صداش نمیاد.بعد که نفسش جا اومد (نفسش برگشت) گفت:اگر خطمون کنترل بود و دستگیرم کردند چی؟گفتم:پارچه ها میارم دم زندان و میزنم تو سرم و بهشون میگم:اینو (یعنی خاله ام) ول کنید،این لباس های منه.منو جاش ببرید زندان که جورابم،زیر پوشم و {{ ... }} پاره نباشه.انقدر خندید که نفسش به شماره افتاد.خلاصه کلی خنداندمش.

اینا رو گفتم که فکر نکنید من در بحث سیاسی بد اخلاقم.اگر طرفم با حال باشد و چرت و پرت نگوید کلی سر به سرش می گذارم.البته خاله ام اصلا در این خط و خبر ها نیست.از چند نفری یاوه های صدای آمریکا را شنیده.اول فکر کردم با آدم پری  روبرو هستم ولی وقتی امتحانش کردم وا رفت.‏

ببین پسر عمو،من رو به چه کارهایی وا میداری.همون خشنی حالش بیش تره.فردا،شما سبز ها برام دست می گیرید که وبلاگ نویس سیاسی ببین چی نوشته.از همین جا بگم قصدم از تعریف داستان بالا علاوه بر خندان شما این بود که برای شما رجز بخوانم و بگویم:پس این حکومت کی ساقط می شود؟.هدف این بود و این داستان فاقد ارزش دیگری است.

خلاصه کنم برایتان.ما هر چه را فراموش کنیم،عاشورای ۱۳۸۸ را محال است فراموش کنیم.ما ایرانی ها خیلی مسائل را فراموش می کنیم،اما حسین (ع) را ۱۴۰۰ سال است فراموش نکردیم.محال است خمینی را یادمان برود.خمینی ما را بعد از ۱۴۰۰ سال دوباره زنده کرد.محال است گل پوش کردن فرودگاه مهر آباد را برای ورود خمینی یادمان برود.محال است دویدن مردم از مهر آباد تا بهشت زهرا را فراموش کنم.محال است ضرب و زور آمریکا برای براندازی حکومت را فراموش کنم.ما ایرانی ها را بکشید روز ۲۲ بهمن برایمان مصادف است با پیروزی جمهوری اسلامی بر دیکتاتوری ستم شاهی.نام ۲۲ بهمن با جمهوری اسلامی گره خورده حتی اگر حکومت سقوط کند و از آن ۱۰۰۰ سال بگذرد.مثل ایرانی هایی که به خدا اعتقاد ندارند و وقتی می خواهند قسم بخورند می گویند:به خدا.ما هم این گونه هستیم.خواستم بگویم مردم ما فراموش نمی کنند همان طور که ایران دچار کم آبی است همان طور هم دچار کمبود سیاست مدار با غیرت است. 


قرار بود خلاصه کنم،چرا زیاد کردم.منظورم این بود که ما یادمان نمی رود.منظورم این بود که دوران هاپولی هاپو کردن نظام توسط هر کس،مخصوصا فرزندانش گذشت.دوران تحمل و سکوت هم گذشت،اکنون ما پر فریادیم.فرقی ندارد برای ما چه موسوی چه احمدی نژاد.چه لاریجانی چه قالیباف.هر که خطا کند،هر اسلام و ایران را به خطر بیندازد با خشم و فریاد ما طرف است.والسلام.

توضیح:به دوست گرام و عزیزم،تنها رفیق راستینم گفته بودم میلاد انقدر منو مسخره نکن.تو وبلاگم می نویسم که هر بار که با من تماس می گیری برای اذیت کردن من می گویی:مطلب نوشتی؟آمریکا رو کشتی؟.گفت:هر کی ننویسه.گفتم:میلاد تو که منو می شناسی،می نویسما.خلاصه اسمش را که لا به لای متن نوشتم،گفتم توضیح بدم که بهترین دوست دنیا را بعد از آزار ها و سختی ها پیدا کردم که اتفاقا به شدت آقا را دوست داشت و دارد و انشا الله خواهد داشت.موفق باشی میلاد جان.

نظرات 3 + ارسال نظر
علیرضا چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 21:09 http://ahmady-nejad.mihanblog.com/

سلام
احسنت تبارک الله
احسن الخالقین
خدای را سپاس
به خاطر خلقت شما
به خاطر خلقت غیرت
به خاطر عشق
به خاطر حضرت زهرا (س)
به خطار نور
به خاطر اینکه بگوئیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علی جان.

من لایق این تعریف ها نیستم.من یک وبلاگ نویسیم که از بد روزگار وبلاگ نویس شدم و از بد روزگار اومدم اصفهان که دستم به هیچ چیز بند نیست.

این تعریف ها از آن بسیجیان خامنه ای است که 300 نفرشان در 8 ماه جنگ نرم شهید شدند.من فقط دارم از خون آنان پاس داری میکنم.

برایم دعا کن علی جان.شاید بتوانم با قدرت بیش تری به کارم ادامه بدم.

موفق باشی.

علیرضا جمعه 27 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 23:49 http://www.rasekhoon.net/weblog/ahmadynejad/index.aspx

التماس دعای فراوان داریم دلاور

سلا.خسته نباشید.
محتاجیم به دعا.اون هم در سطح زیاد.
دلاور هم شدیم به لطف شما.(هه هه هه ).

موفق باشی.

میر حسین موسوی موجودی مضحک یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:46 http://dozdehokoomat.blogfa.com

سلام دوست عزیز. لینک شدید. یا علی ع

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد